Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «فارس»
2024-05-05@11:09:48 GMT

ابعاد واژگونی یک نقشه جامع

تاریخ انتشار: ۲۵ دی ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۸۴۸۴۶۸

ابعاد واژگونی یک نقشه جامع

خبرگزاری فارس؛ یادداشت- سعدالله زارعی: «نقشه دشمن، نقشه جامعی بود؛ یعنی همه عوامل مسلطی را که یک قدرت می‌تواند برای اخلال و تخریب در یک کشوری به کار ببرد، به کار انداخت، همه این عوامل را ردیف کرد؛ عامل اقتصادی... عامل امنیتی... غوغای ایران‌هراسی... به‌کارگیری دستگاه‌های تبلیغاتی... همراه کردن بعضی عناصر داخلی.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

.. به‌کارگیری انگیزه‌های مختلف قومی، مذهبی، سیاسی و شخصی».

این فرازی از فرمایشات مهم رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار بیستم جمادی‌الثانی مداحان اهل‌بیت علیهم‌السلام اجمعین است و ابعاد توطئه عظیمی که برای تسلیم کشور به راه افتاد را برملا می‌کند. درخصوص این موضوع نکاتی وجود دارد: 

۱ـ از حدود اواخر سال ۱۳۹۷ مشخص شد که ایران از شرایط بسیار سخت تحریمی عبور کرده و اقتصاد آن در حال حرکت از نقطه صفر به سمت بالاست. کمی بعد این حرکت شتاب گرفت تا جایی که نهادهای مرجع مالی دنیا اعلام کردند آهنگ حرکت اقتصادی ایران از متوسط جهانی بالاتر است و یک نهاد شاخص مالی بین‌المللی که نرخ رشد سال ۲۰۲۱ ایران را ۱/۷ درصد اعلام کرده بود در اردیبهشت‌ماه گذشته آمار خود را تصحیح کرده و رسماً اعلام کرد نرخ رشد سال ۲۰۲۱ ایران ۳/۷ درصد یعنی بیش از دو برابر پیش‌بینی بوده است. همین نهاد مالی اعلام کرد نرخ رشد ایران در سال ۲۰۲۲، پنج درصد و در سال ۲۰۲۳ به ۷ درصد خواهد رسید. این آمار با همه نویدبخش بودن در عین حال از محاسبات مالی داخل کشور کمی عقب‌تر بود. همزمان با بانک جهانی، سازمان برنامه و بودجه کشور اعلام کرده بود، نرخ رشد سال ۲۰۲۳ در ایران به ۸ درصد می‌رسد. 

با توجه به اینکه، تحریم‌های اقتصادی و حفظ آن ابرراهبرد آمریکا در مواجهه با جمهوری اسلامی است، این اخبار اصلاً برای این کشور خوشایند نبود و لذا همزمان با اذعان به آن و تصریح به اینکه سیاست اعمال «تحریم‌های سخت حداکثری» نتوانسته نیات و رفتار ایران را تحت کنترل درآورد، آمریکا را وادار به تأمل دوباره درباره ایران نمود. دولت بایدن با بهره‌گیری از نهادهای یهودی مثل ایپک به این جمع‌بندی رسید که باید از طریق اعمال «آشوب‌های سخت حداکثری» و به‌کارگیری همه ابزار وارد شود. این‌گونه بود که رئیس‌جمهور آمریکا علی‌رغم آنکه در تبلیغات انتخاباتی سال ۲۰۲۰ با صراحت و به تکرار اعلام کرده بود، در صورت پیروزی به برجام برمی‌گردد و علی‌رغم شور اولیه‌ای که در راه‌اندازی فضای مذاکرات نشان می‌داد، از اواسط کار، سیاست وقت‌گذرانی را در پیش گرفت و از زمان آغاز مذاکرات هسته‌ای در دوحه پایتخت قطر، اساساً بحث مذاکرات را کنار گذاشت. بورل رئیس سیاست خارجی اتحادیه اروپا در دیدار با دیپلمات ایرانی و در پاسخ به درخواست ایران برای ازسرگیری مذاکرات گفته بود «الان برای غرب مذاکرات هسته‌ای اولویت ندارد و ما خواهان پاسخ مثبت جمهوری اسلامی به مذاکرات پیرامون توان پهپادی ایران و حقوق بشر هستیم. اگر شما در این دو موضوع همکاری کردید آن وقت مسئله هسته‌ای ایران با سرعت قابل حل‌وفصل می‌باشد.» 

آمریکا، اروپا، رژیم صهیونیستی و عوامل منطقه‌ای آنان با تمام قوا پای کار آمدند تا «شورش حداکثری» در ایران راه بیفتد و از طریق آن نظام را وادار به تسلیم نمایند. در این بین یک گرا از داخل و از سوی چهره‌های شاخصی که زمانی در مسئولیت‌های حساس کشور بودند به آمریکا و اروپا داده شد مبنی بر اینکه «آقای خامنه‌ای را به نقطه‌ای برسانید که برای اصل نظام نگران شود، آنگاه ملاحظات خود را درباره خطوط قرمز کنار می‌گذارد و مسئله به‌طور بنیانی حل‌وفصل می‌شود» رهبر معظم انقلاب در سخنرانی روز پنجشنبه هفته پیش به‌طور ضمنی به این خط اشاره کرده و فرمودند: «[دشمن] خیال می‌کرد با فحش و بددهنی و اهانت‌های گوناگون می‌تواند مسئولین کشور را از میدان خارج کند، منفعل کند، وقتی یک خورده بدگویی شد، هتاکی شد، بعضی‌ها منفعل می‌شوند دیگر».

۲ـ در این میان دشمنان اسلام نیاز به همراهی دولت‌ها و نیز همراهی افکار عمومی هم داشتند. از این‌رو طی حدود یک سال گذشته، یک خط خبری راه افتاد مبنی بر اینکه ایران در چند قدمی بمب اتمی قرار گرفته است و حتی اسرائیلی‌ها وانمود کردند، ایران قطعاً یک بمب اتمی را در اختیار دارد. در اواخر که آتش‌ آشوب رو به سردی گذاشته بود، یک مقام اسرائیلی برای آنکه فضای ضدایرانی را زنده نگه دارد گفت «بررسی‌های ما می‌گوید ایران هم‌اینک چهار بمب اتم را در اختیار دارد». دولت بایدن در این فضا علی‌رغم آنکه اعلام کرده بود در صورت پیروزی در انتخابات، به برجام برمی‌گردد و راه مذاکره با ایران را انتخاب می‌کند، هر روز برگه تحریم جدیدی روی میز می‌گذاشت به‌گونه‌ای که عدد تحریم‌های ضدایرانی دولت بایدن به عدد تحریم‌های ضدایرانی دولت ترامپ نزدیک شد. دولتمردان آمریکایی همزمان برای ایجاد یک جبهه نظامی ـ امنیتی و سیاسی مشترک وارد عمل شدند که یکی از نتایج اقدامات آنان اجلاس مشترک با کشورهای عربی در ریاض در تیرماه گذشته بود. این اجلاس با این علامت رسمی شروع شد که کشورهای اجتماع کرده در ریاض می‌خواهند راهی برای مهار اقدامات منطقه‌ای ایران پیدا نمایند که البته به دلایلی که قبلاً توسط این قلم در همین ستون شرح داده شد، به جایی نرسید.

۳ـ در داخل کشور هم یک موج همراه با این توطئه عظیم به راه افتاد. در روزنامه‌های خاصی هر روز ایران را متهم می‌کردند که در حال وقت تلف کردن است و حاضر به همراهی با جامعه جهانی! نیست. بعضی روزنامه‌های داخلی هر روز از بن‌بست جمهوری اسلامی خبر می‌دادند و حال آنکه نهادهای تخصصی اقتصادی، سیاسی و امنیتی صاحب‌نام دنیا، خلاف آن را بیان می‌کردند. سیاه‌نمایی از ایران فقط برای این نبود که جمهوری اسلامی را به دادن امتیاز در مذاکرات هسته‌ای ترغیب نمایند، بلکه عمدتاً برای مأیوس کردن ملت ایران از آینده کشورشان و همراه شدن با آشوب صورت می‌گرفت. کمااینکه لیدرهای این جریان در حین آشوب‌های اخیر، همراه با آمریکا، مرتب از وجود بن‌بست در کشور و لزوم تمکین کردن به اهداف و شعارهای اعلامی آشوب‌طلبان و در واقع دشمنان خارجی طراح آشوب‌ها را به مسئولین ارشد کشور یادآور می‌شدند. این جریان داخلی در واقع بخشی از پروژه کلانی بود که به راه افتاده بود و هدف‌گذاری نهایی آن هم تسلیم ایران بود. رهبری در سخنان اخیرشان به این هم اشارتی داشتند که البته عمق این موضوع خیلی بیشتر بود و رهبری مثل همیشه با کرامت و بزرگ‌منشی از کنار آن عبور کردند «همراه کردن برخی عناصر داخلی با خودشان، این هم از مدتی پیش شروع شد که این هم عامل مهمی است». 

در واقع آشوب‌های اخیر که به‌طور قطع با کارگردانی و متن‌نویسی و صدور احکام مراکز جاسوسی و سیاسی آمریکا راه افتاد، ابتدا - بنا به حکم صادر شده - در قالب یک یادداشت عربی آمد که توسط میرحسین موسوی نوشته شده، توسط روزنامه سعودی - انگلیسی «شرق‌الاوسط» منتشر گردید و پس از آن یک موج رسانه‌ای در داخل کشور بر مبنای بلغور و تکرار کردن این دروغ راه افتاد و پس از آن روزنامه واشنگتن‌پست و شبکه تلویزیونی CNN که اعتبار خاصی نزد غربی‌ها دارند، این را دنبال کردند و یک موج در رسانه‌های فارسی‌زبان غربی راه افتاد تا راه را برای شروع آشوب‌های حداکثری و تخریب‌های حداکثری هموار نشان دهند. 

۴ـ در این میان، دشمن حساب توانایی ویژه ایرانی‌ها را نکرده بود یا اینکه حساب هم کرده بود ولی برای خنثی‌‌سازی آن راه‌کاری نداشت. ملت ایران همان ملتی هست که در طول حدود ۱۵۰ سال گذشته نهضت‌های پی‌در‌پی علیه سلطه غرب بر این کشور راه انداخته‌ است. ملت ایران همان ملتی هست که بزرگ‌‌ترین انقلاب‌‌های جهان را با سرعت زیاد علیه غرب به پیروزی رسانده و ۴۴ سال آن را حفظ کرده‌ است. ملت ایران همان ملتی‌ است که ده‌ها سال تحریم‌های سخت غرب نتوانسته آن را به اعتراض علیه انقلاب اسلامی وادار نماید. آمریکا و عوامل آن حساب زیرکی و صلابت رهبری ایران را هم نکرده بود و یا حساب کرده بود ولی راه دیگری غیر از دروغ‌پراکنی علیه آن سراغ نداشت. ملت ایران و رهبری معظم آن با متانت توانستند بر این ماجرا غلبه نمایند و در یک جمله «عزم ایران در شکست دادن دشمنان از عزم دشمنان آن در شکستن این عزم قوی‌تر بود».

 

منبع: فارس

کلیدواژه: اغتشاشات اعلام کرده جمهوری اسلامی راه افتاد ملت ایران ایران هم آشوب ها هسته ای نرخ رشد

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۸۴۸۴۶۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

ابعاد رویکرد آمریکا و رژیم صهیونیستی در غزه

به گزارش خبرگزاری مهر، پایگاه خبری مرکز مطالعاتی «الزیتونه» در مقاله‌ای به بررسی رفتارشناسی آمریکا طی شش ماهه گذشته جنگ غزه پرداخته و می‌نویسد که آمریکا در شش ماه گذشته به صورت گسترده و در سطح بالا به مدیریت جنگ طوفان الاقصی در غزه پرداخته و به عنوان شریک کامل رژیم صهیونیستی در این جنگ تجاوزکارانه مشارکت کرده است.

دولت آمریکا با وجود مشغولیت در مدیریت پرونده روسیه و جنگ در اوکراین و همچنین رقابت با چین، خود را ناگزیر دانست تا بار دیگر به صورت قوی وارد درگیری‌های منطقه شود، چرا که احساس کرد ساماندهی ساختارهای امنیتی و نظامی و اقتصادی در منطقه که آنها را پیش از این طراحی کرده بود؛ در آستانه فروپاشی است.

با وجود شکاف‌هایی که در مواضع دولت «جو بایدن» رییس جمهور آمریکا و کابینه «بنیامین نتانیاهو» نخست وزیر رژیم صهیونیستی دیده می‌شود و با وجود اختلافاتی که در جزییات روند جنگ و مدیریت آن وجود دارد، تاکنون هیچ اختلاف نظری در خصوص اهداف این جنگ به وجود نیامده است. اختلافاتی که به صورت موقت بین آمریکا و رژیم صهیونیستی مطرح شده و برخی از آنها ماهیت شخصی دارد، به سطحی نرسیده که بتوان آن را اختلافات بین آمریکا و اسراییل قلمداد کرد.

الزیتونه در ادامه این مقاله تلاش کرده مولفه‌های سیاسی آمریکا در رفتار این کشور و مواضع آن نسبت به جنگ غزه و بررسی رویکردهای قریب‌الوقوع و قابل پیش‌بینی از آمریکا تا زمان برپایی انتخابات ریاست جمهوری در این کشور در اواخر سال جاری میلادی را ترسیم کند.

اول: رفتار آمریکا در تعامل با جنگ غزه

مولفه‌های رفتاری آمریکا و فعالیت‌های عملی این کشور در قبال جنگ غزه را می‌توان در موارد زیر برشمرد:

۱- ارایه کمک و پشتیبانی کامل و نامحدود از مواضع رژیم صهیونیستی و تامین مطالبات تل‌آویو برای استمرار جنگ سیاسی و نظامی و اقتصادی و همراهی کامل با تمامی اهداف اعلام شده اسراییل از جنگ.

۲- پذیرش کامل روایت رژیم صهیونیستی و چراغ سبز دادن به این رژیم نسبت به آغاز جنگ و استمرار آن و توجیه جنایت‌های وحشیانه اسراییل در غزه و نفی نسبت دادن این جنایت‌ها به اسراییل. دولت آمریکا همچنین سعی کرده اقدامات رژیم صهیونیستی را نقض قوانین بین‌المللی یا انسانی ندانسته و اتهامات متوجه این رژیم را رد کند.

۳- ارسال کشتی‌های جنگی آمریکا به منطقه برای تاکید بر حمایت کامل از رژیم صهیونیستی و تلاش برای ممانعت از مداخله مستقیم ایران و متحدان منطقه‌ای این کشور در این جنگ تا به این ترتیب رژیم صهیونیستی بتواند زمان لازم برای اجرای اهداف خود در غزه را به دست آورده و مانع از گسترش جنگ در سطح منطقه شود.

۴- تامین پوشش لازم برای تجاوزطلبی صهیونیست‌ها و به شکست کشاندن صدور قطعنامه‌های شورای امنیت در محکومیت اسراییل و الزام این رژیم به آتش‌بس دایم و پایدار. آمریکا در این راستا تاکنون سه بار ازحق وتوی خود ضد قطعنامه‌های شورای امنیت استفاده کرده است.

۵- افزایش فشار بر تشکیلات خودگردان برای انجام اصلاحات اساسی در ساختار این گروه فلسطینی در جهت متناسب‌سازی آن با معیارهای مورد نظر رژیم اسراییل برای مدیریت روند تحولات غزه بعد از جنگ.

۶- افزایش فشار بر کشورهای عربی و اسلامی و اتحادیه عرب و سازمان همکاری‌های اسلامی جهت خودداری از صدور قطعنامه‌های سیاسی شدیداللحن ضد رژیم صهیونیستی و انجام تلاش‌های گسترده برای قانع کردن طرف‌های عربی به مشارکت در ساختار امنیتی آینده مد نظر صهیونیست‌ها در غزه.

۷- دعوت مستمر از رژیم صهیونیستی برای اجازه دادن به ورود کمک‌های انسانی به غزه و دوری از هدف قرار دادن غیرنظامیان و کاستن از حجم تلفات در میان نظامیان خود در حد امکان، بدون اینکه جرائم مستمر رژیم صهیونیستی ضد غیرنظامیان و از بین بردن زیرساخت‌ها و بیمارستان‌ها و مدارس و مساجد و کلیساها با تسلیحات و موشک‌های آمریکایی را مورد نقد یا محکومیت قرار دهد.

۸- انجام عملیات هلی‌برن کمک‌های انسانی در غزه با هدف بهبود وجهه آمریکا در ابعاد انسانی و آغاز تلاش برای احداث بندری در مقابل سواحل غزه جهت تامین ابزارهای مربوط به ورود کمک‌های انسانی.

۹- دعوت به آغاز روند سیاسی بر اساس راه حل تشکیل دو دولت. این در حالی است که آمریکا می‌داند هیچ فرصتی برای موفقیت این روند سیاسی وجود ندارد؛ چرا که اسراییلی‌ها به شدت با برپایی دولت فلسطین مخالف هستند و این موضوع در مصوبات کنیست رژیم صهیونیستی گنجانده شده است.

۱۰- ادامه تلاش‌ها برای پیشبرد عادی‌سازی روابط بین عربستان سعودی و رژیم صهیونیستی و پشت سر گذاشتن مانع‌های این اتفاق که در نتیجه جنگ غزه پدیدار شده است. آمریکایی‌ها در این راستا توافق دفاع مشترک با سعودی‌ها امضا می‌کنند و قرار است ریاض را به تاسیسات هسته‌ای برای اهداف مسالمت‌آمیز تجهیز کنند. آنها همچنین وعده‌هایی مبنی بر تلاش برای برپایی دولت فلسطین در چهارچوب راه حل تشکیل دو دولت داده‌اند.

دوم: نقاط توافق و اختلاف در دیدگاه‌های آمریکا و رژیم صهیونیستی:

آمریکایی‌ها از زمان آغاز جنگ غزه همراهی کاملی با اهداف رژیم صهیونیستی در این جنگ از جمله در زمینه تحقق پیروزی نظامی و از بین بردن مقاومت فلسطین و جلوگیری از تبدیل شدن آن به تهدیدی ضد امنیت اسراییل و همچنین تلاش برای آزادی اسرای اسراییلی و تغییر موقعیت سیاسی نوار غزه و پایان دادن به حاکمیت حماس در آن از خود نشان دادند.

با این وجود دو طرف در خصوص برخی جزییات مدیریت جنگ، اختلاف نظر داشتند و دولت دموکرات آمریکا انتقاداتی را متوجه رفتارهای نتانیاهو و کابینه وی و برخی سردمداران راستگرای افراطی در سرزمین‌های اشغالی داشته است. از جمله مهم‌ترین این انتقادات زمانی بود که جو بایدن رییس جمهور آمریکا تاکید کرد نتانیاهو بیش از اینکه برای اسراییل سود داشته باشد، به زیان این رژیم رفتار می‌کند. وی به انتقاد از نحوه مدیریت جنگ غزه توسط نتانیاهو پرداخته است.

چاک شومر رییس اکثریت دموکرات در مجلس سنای آمریکا نیز اواسط مارس گذشته انتقاداتی را متوجه نتانیاهو کرده و او را متهم کرده که به مانعی در برابر سازش تبدیل شده و تسلیم مطالبات عناصر افراطی اسراییل شده است. شومر خواستار برپایی انتخابات زود هنگام در اسراییل شده و تاکید کرده که کابینه نتانیاهو دیگر برای تامین مطالبات این رژیم مناسب نیست.

نقاط اختلافی موجود بین دولت آمریکا و کابینه رژیم صهیونیستی را می‌توان در موارد زیر برشمرد:

۱- اختلاف نظر در خصوص جریانی که می‌تواند بعد از پایان جنگ غزه مسوولیت اداره این منطقه را در دست بگیرد. دولت آمریکا معتقد است که تشکیلات خودگردان با انجام برخی اصلاحات باید به عنوان تنها طرف فلسطینی همراه با آمریکا و رژیم صهیونیستی این مسوولیت را بپذیرد. آنها از دیدگاه وجود قدرت چند ملیتی عربی برای ساماندهی اوضاع امنیتی در نوار غزه نیز حمایت می‌کنند. کابینه نتانیاهو اما موضعی منفی نسبت به نقش آینده تشکیلات خودگردان در مدیریت غزه دارد و معتقد است که باید روشی منطقه‌ای برای مدیریت غزه متشکل از شخصیت‌های مطرح عشایر ارایه شود. مسوولان امنیتی این رژیم با تعدادی از شیوخ مورد نظر خود نیز دیدار کرده‌اند، اما این دیدارها نتیجه بخش نبوده است.

۲- اختلاف در خصوص مدیریت پرونده تبادل اسرا و انجام معامله در این رابطه. این در حالی است که رفتار بنیامین نتانیاهو و مواضع عملی وی هیچ تلاشی برای انجام معامله جدید برای آزادی اسرای اسراییلی در ازای آتش‌بس شش هفته‌ای را نشان نمی‌دهد. نتانیاهو طی هفته‌های گذشته مواضع سختگیرانه‌ای داشته که منجر به توقف مذاکرات شده است، وی حتی از دادن اختیارات لازم به هیئت مذاکره کننده اسراییلی نیز خودداری می‌کند. این در حالی است که طرف آمریکایی اصرار دارد این معامله انجام شود و در این رابطه بر میانجی‌های قطری و مصری برای ادامه تلاش‌ها فشار وارد می‌کند.

۳- اختلاف نظر در خصوص اشغالگری مجدد اسراییل در غزه و باقی ماندن طولانی مدت در این منطقه. آمریکا مخالفت خود را با دیدگاه‌های ارائه شده از سوی کابینه نتانیاهو در این خصوص مطرح کرده است. با این وجود دولت بایدن مخالفتی با حضور موقت رژیم صهیونیستی در غزه برای تامین اهداف جنگ از خود نشان نداده، ولی نمی‌خواهد این حضور به اشغالگری کامل در غزه منجر شود.

۴- اختلاف نظر در حجم و زمان انجام حمله نظامی گسترده به رفح: در حالی که کابینه نتانیاهو شور و شوق عجیبی برای انجام این حمله از خود نشان می‌دهد و مدعی است که این حمله می‌تواند توانمندی‌های نظامی حماس را فلج کرده و اهداف جنگ را برای اسراییل محقق کند و در شرایطی که مدعی شده عدم اجرای این مرحله به معنی پیروزی حماس در جنگ است، دولت آمریکا تلاش دارد این حمله را به تعویق بیندازد. بایدن از طرف اسراییلی درخواست کرده تا تضمین‌هایی برای جلوگیری از وقوع تلفات گسترده انسانی در نتیجه تمرکز زیاد شهروندان در رفح ارائه کند. آمریکایی‌ها گزینه‌های دیگری برای حمله به حماس و مقاومت و از بین بردن رهبران آن ارائه کرده‌اند و معتقدند که با این گزینه‌ها امکان جلوگیری از پیامدهای گسترده حمله احتمالی به رفح فراهم می‌شود.

۵- اختلاف نظر در خصوص مدت زمان ادامه جنگ: در حالی که نتانیاهو تلاش دارد جنگ را تا زمان نامحدودی ادامه دهد و تا زمان تحقق پیروزی کامل و رسیدن به اهداف، تجاوزهای خود را پیش ببرد؛ دولت آمریکا معتقد است محاسبات شخصی نتانیاهو و نگرانی وی از محاکمه نسبت به شکست در حمله ۷ سپتامبر باعث شده وی به گسترده‌تر کردن زمان جنگ پناه ببرد و نمی‌خواهد واقعیت عدم تحقق اهداف جنگ را بپذیرد. البته آمریکایی‌ها تغییر نسبی در مواضع خود در خصوص آتش‌بس دائم در غزه داده اند و این موضوع در پیش نویس ارائه شده در شورای امنیت -البته بر اساس چارچوب مورد نظر آمریکا- مطرح شد، پیش‌نویسی که با وتوی روسیه و چین و الجزایر مواجه شد.

۶- اختلافات علنی در خصوص کوچ اجباری فلسطینیان به خارج از غزه. کابینه رژیم صهیونیستی در ابتدای جنگ چنین طرحی را در نظر گرفته بود، اما با مخالفت مصر و بسته شدن گذرگاه رفح این طرح را کنار گذاشت. آمریکایی‌ها در ابتدا مخالفت صریح خود را با این طرح اعلام نکردند، اما وقتی مصر و اردن مخالفت خود را با آن اعلام کردند، گفتمان سیاسی آمریکا نیز به سمت مخالفت با طرح کوچ اجباری فلسطینیان پیش رفت.

ادامه دارد...

کد خبر 6080643

دیگر خبرها

  • بررسی ابعاد مختلف تروما در کنگره جراحان ایران
  • بررسی ابعاد سفر گروسی به ایران/ حل چالش موضوع بازرسان/ خنثی‌سازی سیاست هدفمند تبلیغاتی
  • مدیرکل نظارت، کنترل فنی و استاندارد سازمان نقشه‌برداری معرفی شد
  • مثلث آمریکایی چه هدفی را در تقابل با فعالیتهای هسته‌ای ایران دنبال می‌کنند؟ / نقشه راه گروسی در تهران پس از عملیات وعده صادق
  • پایان باشکوه بیست و هشتمین همایش و نمایشگاه ملی ژئوماتیک ایران
  • حضور برخی از سفیران در بیست و هشتمین همایش و نمایشگاه ملی ژئوماتیک
  • اهداف سیاسی و ابعاد رسانه‌ای گزارش اخیر بی بی سی جهانی
  • لحظه واژگونی تریلی درحال حرکت بر اثر طوفان (فیلم)
  • سند جامع سومین حرم اهل بیت(ع) رونمایی می‌شود
  • ابعاد رویکرد آمریکا و رژیم صهیونیستی در غزه